سياست خارجي ايران در يک نگاه
سياست خارجي ايران در يک نگاه
سياست خارجي ايران در يک نگاه
تقويت جايگاه ايران در معادلات جهاني به ويژه گرايش كشورهاي ضد امپرياليستي نظير ممالك آمريكايي لاتين و آفريقا به گسترش روابط با ايران، حضور فعال ايران در سازمانهاي منطقهاي و جهاني، (به ويژه سازمان كنفرانس اسلامي، ا جلاس شانگهاي) دست يابي تهران به توليد سوخت هستهاي كه ايران را در مسير غير بازگشت دانش هستهاي قرار داد، نامههاي احمدي نژاد براي بوش و ملت آمريكا ،برگزاري اجلاس هولوكاست كه دروغين بودن آزادي بيان در غرب را آشكار ساخت از مهمترين سياستها و كاركردهاي جمهوري اسلامي ايران در عرصه سياست خارجي در سال 1385 ميباشد كه اقتدار بيشتر آن را در پي داشت. اكنون بسياري از ملتها و دولتهاي جهاني، ايران را به عنوان اولين مبارز در برابر سلطه گران جهان شناخته (حتي در جهان عرب) و خواستار گسترش مناسبات با آن هستند كه نتيجه آن شكست سياست انزواي ايران ميباشد.
در بررسي کلي از سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران دو نکته قابل تامل مي باشد . اولا آنکه دستگاه ديپلماسي کشور در دولت نهم در چارچوب تعريف شده تعامل سازنده فعاليت خود را آغاز نمود . اين ديدگاه پس از نگرش اعتماد سازي دولت گذشته به مرحله اجرا در آمده . در اين استراتژي تعامل گسترده با کشورهاي منطقه اي وبين المللي با محوريت ديپلماسي ملت ها در کنار دولت ها ،حضور فعال در معادلات بين المللي ،توسعه همکاري و تحقق اهداف مشترک با ملت هاي مخالف استعمار ،مقابله با جنگ رواني غرب و افشاي واقعي چهره غرب و... در اولويت قرار گرفت . در اين چارچوب در يک محور دستگاه وزارت امور خارجه بر اساس تعامل نزديک با دولت گامهاي عملي براي تحقق اين اهداف برداشت اما همچنان کاستي هايي براي اين همکاري وجود دارد . بررسي پرونده حقوق بشر در غرب ،پيگيري برخي مطالبات ايران در دادگاههاي بين المللي بويژه در قبال جانبازان شيميايي و پرونده ايران در دادگاه صدام و.. در زمره مسائلي است که همچنان در وزارت خارجه درحال بررسي است و نتيجه اي از آن ارائه نشده است . در محور ديگر دستگاه دولت و سياست هاي جامع نظام مي باشد که فعاليت هاي رئيس جمهور و تمام دستگاههاي اجرايي کشور را شامل مي گردد . در اين بعد مي توان نتايج مثبتي را مشاهده نمود که ارتقاي جايگاه جهاني ايران و حضور آن در معادلات جهاني نتيجه آن مي باشد . اکنون حتي مقامات آمريکايي به اين مهم اعتراف دارند که صلح خاورميانه بدون حضور ايران امکان پذير نمي باشد. در يک سال گذشته اصول سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران را چنين مي توان ارزيابي کرد
الف )تاکيد بر تعامل با همسايگان و کشورهاي اسلامي محور اصلي سياست خارجي تهران مي باشد . تاکيد ايران بر همزيستي مسالمت آميز با همسايگان ،فعال ساختن کشورهاي اسلامي در قالب سازمان کنفرانس اسلامي براي حل بحران هاي جهان اسلام ،اصرار بر احقاق حقوق ملت فلسطين و... موجب ارتقاي جايگاه ايران در ميان ملت ها ي منطقه گرديد . نظر سنجي ها نشان مي دهد که 95 درصد مردم جهان عرب ايران را متحد و دوست خود مي دانند که فعاليت هاي آن موجب ارتقاي جايگاه جهاني مسلمانان مي شود در نقطه مقابل همين درصد مخالف همکاري دولت هايشان با آمريکا مي باشند. نکته مهم آنکه ملت هاي منطقه مواضع ايران در برابر هولوکاست و رژيم صهيونيستي را اقتداري جديد براي جهان اسلام مي دانند و بر صحيح بودن تاکيد دارند. تعامل ايران و عربستان براي حل بحران لبنان و عراق را مي توان نقطه عطف سياست هاي منطقه اي تهران در سال 1385 دانست که به ديدارهاي مکرر مقامات دو کشور منجر شد. در همين حال اين نکته قابل ذکر است که از چالش هاي سياست خارجي ايران در سال 1385 مقابله توطئه هاي آمريکا براي برهم زدن روابط تهران با کشورهاي عربي ارزيابي مي گردد. بازداشت ديپلمات هاي ايراني در کنسولگري اربيل و اتهامات بي اساس مبني بر دخالت ايران رد ناآرامي هاي عراق بخشي از ترفند آمريکا براي برهم زدن روابط تهران با نزديگترين همسايه خود يعني عراق مي باشد . از سوي ديگر تبليغات دروغين غرب مبني بر تلاش ايران براي ايجاد هلال شيعي در منطقه ،مداخله ايران در فلسطين و لبنان ،تقويت نظامي تهران براي تهديد همسايگان توطئه هايي است که از جانب صهيونيست ها و آمريکا براي شکست اتحاد کشورهاي منطقه با ايران به کار بسته اند . اين توطئه ها که همچنان ادامه دارد با راهبرد جمهوري اسلامي ايران مبني بر رايزني هاي مداوم با همسايگان تا کنون با شکست مواجه شده است که حمايت اتحاديه عرب و سشوراي همکاري خليج فارس از فعاليت هاي هسته اي ايران گواه اين مدعا مي باشد.
ب)تعامل با تمام کشورهاي جهان و سازمان هاي بين المللي برگرفته از ديپلماسي فعال در عرصه بين المللي مي باشد . ارتقاي روابط با کشورهاي آفريقايي و آمريکاي لاتين که با ديدارهاي مکرر مقامات طرفين همراه بود را نقطه عطف سياست خارجي تهران مي باشد. دو بار ديدار احمدي نژاد از کشورهاي آمريکاي لاتين و رايزني هاي وي در آفريفا نشانه اي بر موفقيت آميز بودن اين ديپلماسي است . در مقابل تران توسعه همکاري با کشورهاي شرق آسيا ،ممالک آسياي ميانه و قفقاز را در قالب روابط دو جانبه و چند جانبهر ا نيز با موفقيت اجرا نمود . در اين چارچوب بر خلاف گذشته اروپا در رديف دوم روابط خارجي تهران قرار گرفت که بر خودکفايي ايران در برابر زياده خواهي هاي غرب در پرونده هسته اي افزود.نکته مهم در سياست خارجي ايران ديپلماسي ملت ها مي باشد که نامه احمدي نژاد به ملت آمريکا بخشي نمونه اي از آن مي باشد . در همين حال بهره گيري از ظرفيت هاي رسانه اي براي آگاه سازي افکار عمومي جهان در برابر سانسورهاي خبري غرب با تحولي جديد در اين عرصه دانست که در نامه احمدي نژاد به بوش ،مرکل و پاپ و پشنهاد مناظره با بوش در نشست ساليانه مجمع عمومي سازمان ملل تجلي يافت .
ج )پرونده هسته اي و کارشکني غرب در دست يابي به حقوق هسته اي از محورهاي اصلي سياست خارجي ايران مي باشد . ديپلماسي فعال براي مقابله با زياده خواهي هاي غرب و آگاه ساختن افکار عمومي جهان از واقعيات حاکم بر فعاليت هسته اي چارچوب اين سياست را تشکيل مي دهد . هرچند که اروپا و آمريکا با دو قطعنامه 1696 و 1737 تلاش نمودند تا مانع از ادامه فعاليت هسته اي ايران گردند اما در نهايت ملت و دولت ايران با تکيه بر اراده ملي دست يابي به چرخه سوخت را عملي ساختند تا شکستي ديگر را بر غرب تحميل نمايند .
در نهايت در جمع بندي سياست خارجي کشورمان در سال 1385 بايد گفت که تقويت همکاري ها با همسايگان ،توسعه مناسبات با تمام کشورها بويژه ملت هاي مخالف امپرياليسم جهاني و.. زير بناي فعاليت دستگاه ديپلماسي را تشکيل داده که بخشي از آن اجرا و بخشي هايي نيز که مربوط به ساختار وزارت امور خارجه و هماهنگي بيشتر آن با اهداف دولت است همچنان در مراحل مقدماتي قرار دارد که با برخي اصلاحات مي تواند روندي مثبت تر را فراروي دستگاه سياست خارجي قرار دهد.
در بررسي کلي از سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران دو نکته قابل تامل مي باشد . اولا آنکه دستگاه ديپلماسي کشور در دولت نهم در چارچوب تعريف شده تعامل سازنده فعاليت خود را آغاز نمود . اين ديدگاه پس از نگرش اعتماد سازي دولت گذشته به مرحله اجرا در آمده . در اين استراتژي تعامل گسترده با کشورهاي منطقه اي وبين المللي با محوريت ديپلماسي ملت ها در کنار دولت ها ،حضور فعال در معادلات بين المللي ،توسعه همکاري و تحقق اهداف مشترک با ملت هاي مخالف استعمار ،مقابله با جنگ رواني غرب و افشاي واقعي چهره غرب و... در اولويت قرار گرفت . در اين چارچوب در يک محور دستگاه وزارت امور خارجه بر اساس تعامل نزديک با دولت گامهاي عملي براي تحقق اين اهداف برداشت اما همچنان کاستي هايي براي اين همکاري وجود دارد . بررسي پرونده حقوق بشر در غرب ،پيگيري برخي مطالبات ايران در دادگاههاي بين المللي بويژه در قبال جانبازان شيميايي و پرونده ايران در دادگاه صدام و.. در زمره مسائلي است که همچنان در وزارت خارجه درحال بررسي است و نتيجه اي از آن ارائه نشده است . در محور ديگر دستگاه دولت و سياست هاي جامع نظام مي باشد که فعاليت هاي رئيس جمهور و تمام دستگاههاي اجرايي کشور را شامل مي گردد . در اين بعد مي توان نتايج مثبتي را مشاهده نمود که ارتقاي جايگاه جهاني ايران و حضور آن در معادلات جهاني نتيجه آن مي باشد . اکنون حتي مقامات آمريکايي به اين مهم اعتراف دارند که صلح خاورميانه بدون حضور ايران امکان پذير نمي باشد. در يک سال گذشته اصول سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران را چنين مي توان ارزيابي کرد
الف )تاکيد بر تعامل با همسايگان و کشورهاي اسلامي محور اصلي سياست خارجي تهران مي باشد . تاکيد ايران بر همزيستي مسالمت آميز با همسايگان ،فعال ساختن کشورهاي اسلامي در قالب سازمان کنفرانس اسلامي براي حل بحران هاي جهان اسلام ،اصرار بر احقاق حقوق ملت فلسطين و... موجب ارتقاي جايگاه ايران در ميان ملت ها ي منطقه گرديد . نظر سنجي ها نشان مي دهد که 95 درصد مردم جهان عرب ايران را متحد و دوست خود مي دانند که فعاليت هاي آن موجب ارتقاي جايگاه جهاني مسلمانان مي شود در نقطه مقابل همين درصد مخالف همکاري دولت هايشان با آمريکا مي باشند. نکته مهم آنکه ملت هاي منطقه مواضع ايران در برابر هولوکاست و رژيم صهيونيستي را اقتداري جديد براي جهان اسلام مي دانند و بر صحيح بودن تاکيد دارند. تعامل ايران و عربستان براي حل بحران لبنان و عراق را مي توان نقطه عطف سياست هاي منطقه اي تهران در سال 1385 دانست که به ديدارهاي مکرر مقامات دو کشور منجر شد. در همين حال اين نکته قابل ذکر است که از چالش هاي سياست خارجي ايران در سال 1385 مقابله توطئه هاي آمريکا براي برهم زدن روابط تهران با کشورهاي عربي ارزيابي مي گردد. بازداشت ديپلمات هاي ايراني در کنسولگري اربيل و اتهامات بي اساس مبني بر دخالت ايران رد ناآرامي هاي عراق بخشي از ترفند آمريکا براي برهم زدن روابط تهران با نزديگترين همسايه خود يعني عراق مي باشد . از سوي ديگر تبليغات دروغين غرب مبني بر تلاش ايران براي ايجاد هلال شيعي در منطقه ،مداخله ايران در فلسطين و لبنان ،تقويت نظامي تهران براي تهديد همسايگان توطئه هايي است که از جانب صهيونيست ها و آمريکا براي شکست اتحاد کشورهاي منطقه با ايران به کار بسته اند . اين توطئه ها که همچنان ادامه دارد با راهبرد جمهوري اسلامي ايران مبني بر رايزني هاي مداوم با همسايگان تا کنون با شکست مواجه شده است که حمايت اتحاديه عرب و سشوراي همکاري خليج فارس از فعاليت هاي هسته اي ايران گواه اين مدعا مي باشد.
ب)تعامل با تمام کشورهاي جهان و سازمان هاي بين المللي برگرفته از ديپلماسي فعال در عرصه بين المللي مي باشد . ارتقاي روابط با کشورهاي آفريقايي و آمريکاي لاتين که با ديدارهاي مکرر مقامات طرفين همراه بود را نقطه عطف سياست خارجي تهران مي باشد. دو بار ديدار احمدي نژاد از کشورهاي آمريکاي لاتين و رايزني هاي وي در آفريفا نشانه اي بر موفقيت آميز بودن اين ديپلماسي است . در مقابل تران توسعه همکاري با کشورهاي شرق آسيا ،ممالک آسياي ميانه و قفقاز را در قالب روابط دو جانبه و چند جانبهر ا نيز با موفقيت اجرا نمود . در اين چارچوب بر خلاف گذشته اروپا در رديف دوم روابط خارجي تهران قرار گرفت که بر خودکفايي ايران در برابر زياده خواهي هاي غرب در پرونده هسته اي افزود.نکته مهم در سياست خارجي ايران ديپلماسي ملت ها مي باشد که نامه احمدي نژاد به ملت آمريکا بخشي نمونه اي از آن مي باشد . در همين حال بهره گيري از ظرفيت هاي رسانه اي براي آگاه سازي افکار عمومي جهان در برابر سانسورهاي خبري غرب با تحولي جديد در اين عرصه دانست که در نامه احمدي نژاد به بوش ،مرکل و پاپ و پشنهاد مناظره با بوش در نشست ساليانه مجمع عمومي سازمان ملل تجلي يافت .
ج )پرونده هسته اي و کارشکني غرب در دست يابي به حقوق هسته اي از محورهاي اصلي سياست خارجي ايران مي باشد . ديپلماسي فعال براي مقابله با زياده خواهي هاي غرب و آگاه ساختن افکار عمومي جهان از واقعيات حاکم بر فعاليت هسته اي چارچوب اين سياست را تشکيل مي دهد . هرچند که اروپا و آمريکا با دو قطعنامه 1696 و 1737 تلاش نمودند تا مانع از ادامه فعاليت هسته اي ايران گردند اما در نهايت ملت و دولت ايران با تکيه بر اراده ملي دست يابي به چرخه سوخت را عملي ساختند تا شکستي ديگر را بر غرب تحميل نمايند .
در نهايت در جمع بندي سياست خارجي کشورمان در سال 1385 بايد گفت که تقويت همکاري ها با همسايگان ،توسعه مناسبات با تمام کشورها بويژه ملت هاي مخالف امپرياليسم جهاني و.. زير بناي فعاليت دستگاه ديپلماسي را تشکيل داده که بخشي از آن اجرا و بخشي هايي نيز که مربوط به ساختار وزارت امور خارجه و هماهنگي بيشتر آن با اهداف دولت است همچنان در مراحل مقدماتي قرار دارد که با برخي اصلاحات مي تواند روندي مثبت تر را فراروي دستگاه سياست خارجي قرار دهد.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}